سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : سه شنبه 91/6/14 | 10:39 عصر | نویسنده : فرهاد

میترسم

من از اشکی که می ریزد زچشم یار می ترسم

از آن روزی که اربابم شود بیمار می ترسم

رها کن صحبت یعقوب و دوری و غم فرزند

من از گرداندن یوسف سر بازار می ترسم

همه گویند این جمعه بیا! اما ، درنگی کن

از اینکه باز عاشورا شود تکرار می ترسم

تمام عمر خود را نوکر این خاندان خواندم

از آن روزی که منصب می شود انکار می ترسم

(شعر از جعفر شاهی)




پیچک